نگاهی به زندگی سردار شهید اوستا عبدالحسین برونسی
به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس نگاهی داریم به زندگی سردار شهید اوستا عبدالحسین برونسی، شهید شاخص سازمان بسیج کارگران و کارخانجات
به گزارش خبرنگار سازمان بسیج کارگران و کارخانجات کشور، به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس نگاهی داریم به زندگی سردار شهید اوستا عبدالحسین برونسی، شهید شاخص سازمان بسیج کارگران و کارخانجات
زندگی نامه
شهید عبدالحسین برونسی در سوم شهریورماه ۱۳۲۱ در روستای گلبوی کدکن از توابع شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد.
شهید والا تبار عبد الحسین برونسی تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر کشاورزی ، کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی مشغول بود . سال 1352 پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله خامنه ای آشنا شده و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد . فعالیت او در اندک مدتی چنان بالا گرفت که ساواک بارها و بارها خانه اش را مورد هجوم و بازرسی قرار داد . آخرین بار در مراسم چهلم شهدای یزد دستگیر و به سختی شکنجه شد.
کمی بعد به قید ضمانت آزاد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد . پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند. او در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان خط شکن، مرکز فرماندهی عراقیها را واقع در تپه 124/1 نابود ساخته و خود از ناحیه کمر مجروح شد، جراحت نمی توانست شهید برونسی را از پا بیندازد، ایشان در عملیات متعددی از جمله بیت المقدس، رمضان، مسلم ابن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک و ... به عنوان فرمانده گردان خط شکن حضور داشته و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد.
شهید عبدالحسین برونسی هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد.
با شروع عملیات های والفجر 3 و 4 او به عنوان معاونت تیپ 18 جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل عملیات شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ 18 جواد الائمه (ع) حضور داشت.
عبدالحسین برونسی در ساعت 11 صبح روز 23/12/63 با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد.
عملیات هایی که شهید برونسی در آن حضور داشته اند.
شهید عبدالحسین برونسی در عملیاتهای عاشورا، فتحالمبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجرمقدماتی، والفجر های 3،2،1 و 4، خیبر، میمک و بدر حضور داشته و در عملیات بدر درحالی که فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه علیه السلام را بر عهده داشت، به شهادت رسید.
از بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره شهید برونسی
به نظر من شهید برونسى و امثال او را باید نماد یک چنین حقیقتى به حساب آورد؛ حقیقت پرورش انسانهاى بزرگ با معیارهاى الهى و اسلامى، نه با معیارهاى ظاهرى و معمولى. به هر حال هر چه از این بزرگوار و از این بزرگوارها تجلیل بکنید، زیاد نیست و به جاست.
خاطراتی از شهید برونسی
یکی از هم رزمان شهید می گوید: شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت. مدام اشک می ریخت، علت را که پرسیدم آقای برونسی گفت: دارم از بچه ها خداحافظی می کنم چرا که خوابی دیده ام. سپس افزود: به صورت امانت برای شما نقل می کنم و آن اینکه: در خواب بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیه) را دیدم که فرمود: فلانی! فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره می رود و من در همین چهار راه باید نماز بخوانم تا وقتی که به سوی خدا پرواز کنم و بالاخره نیز این خواب در همان جا و همان وقتیکه گفته بود، به زیبایی تعبیر شد. و خود سردار شهید، شهادتین را خواند و بدینگونه عاشقی، فرهیخته ، به سمت خدا پر کشید.
یکی دیگر از هم رزمان شهید برونسی می گوید: پیش از اینکه عملیات بدر آغاز شود، ما به عنوان مسئول پشتیبانی می رفتیم خدمت فرمانده هان محترم از جمله شهید برونسی، ظهر بود ساعت حدود 11:30 - ۱۲ ، کنار جمعی از فرمانده هان گردانهایشان نشسته بود از جمله یکی از فرمانده هان به نام شهید فرومندی، من جلو رفتم و احوالپرسی کردم و بعد پیرامون عملکرد گردان ابوالفضل (سلام الله علیه) که در عملیات تشکیل شده بود سؤال کردم که از نحوه پشتیبانی عملیات خیبر راضی بوده اید ؟ شهید برونسی گفت : من از کار راضی هستم، خدا انشا الله کمکتان کند.
اما یک چیزی به من گفت که خیلی من را تکان داد، گفت : فلانی ما از عملیات خیبرسالم برگشتیم، این دفعه به شما بگویم در مورد آن دستوری که حضرت امام در رابطه با منطقه بصره دادند، که اگر بخواهیم به اهدافمان برسیم، من دو راه بیشتر ندارم، این دفعه یا به اهدافی که نظر حضرت امام است می رسیم و یا جنازه من برنمی گردد، به غیر از این دو راه، راه دیگری وجود ندارد، از این حرف ایشان خیلی تعجب کردم و گفتم آقای برونسی اینطوری محکم صحبت نکن، گفت: قطعاً هیچ شکی ندارم، در این عملیات یا به اهدافی که نظر امام است می رسیم یا اینکه جنازه من هم بر نمی گردد.
بعد از عملیات هم دیدم که واقعاً همینطوری شد، جنازه اش هم برنگشت .
وصیت نامه
بسم رب الشهدا و الصدیقین
درود همه شهدا و درود همه خانواده شهدا و درو همه انسانهای محرور در سرتاسر عالم به رهبر انقلاب این امام عزیزمان این فرزند فاطمه سلامالله علیها و این امام نائب بر حق امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف و این یادگار رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و این یادگار همه انبیا واین عزیزی که همه ما را از بدبختی و بیچارگی نجات داد و به راه راست هدایت کرد و درود همه انسانها و درود همه ملائکههای مقرب خدا بر این چنین رهبری و این چنین معلمی و نائب برحق امام زمان یعنی حضرت امام خمینی.
وصیتی است که به خانواده عزیزم و به رهروان راه حق و حقیقت و آنچه که میگویم از صمیم قلب و با چشم باز این راه را پیمودهام و ثابت قدم ماندهام و امیدوارم که این قدمهایی که در راه خدا برداشتهام خدا آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات بدهد.
فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به قرآن متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید ولی فرزندان من، باید به اینهایی که میگویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما.
نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید…
و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آیات قرآن آزمایش میکند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه آیات قرآن را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
(همسرم) از وقتی من با این فرزند فاطمه سلامالله علیها نائب بر حق امام زمان آشنا شدم و بخصوص از وقتی که با شاگرد ایشان آقای [آیتالله] خامنهای عزیز آشنا شدم هدف من عوض شد.
… اینها هستند که استقامت کردند در راه خدا، و ثابت کردند که د ین خدا را باید یاری کرد و به آنها، ملائکههای آسمان و ملائکههای مقرب خدا و فرشتگان خدا نازل شده.
آنها را بشارت داند، به کجا بشارت دادند؟ به همانجایی که انبیا خدا یعنی به بهشت بشارت دادند. این بشارتی است که از طرف خدا مأموریت پیدا میکند به وسیله فرشتگان که به این شهیدان راه خدا موقعی که از مرکبشان میفتند و در راه خدا شهید میشوند، می گویند دیگر از گذشته خود هیچ حزن و اندوهی نداشته باشید. شما را به همان بهشت انبیاء وعده میدهیم.
پس فرزندانم، تلاش بکنید این فرزندان اسلام ای همه انسانها تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. اگر شما مشمول رحمت و صلوات خدا قرار بگیرید. به هیچ بنبست و گمراهی برنخواهید خورد.
حق را دریابید و پیش بروید این قرآن است. این پیام خدا است. و این رسالت خداست و این رسالت همه انبیا خداست باید هجرت کنیم.
رسول هدا میفرماید: این زندگی دنیا به منزله این است که انسان انگشت خودش را به آب دریا بیندازد و بالا بکشد چقدر از آب دریا برداشتهاید؟ شما آیا به این رسیدهای که چقدر از آب دریا برداشتهای؟ باید شما خوب توجه کنید دنیا به منزله آخرت این جور است.
… انسان باید بفهمد که عالم آخرت چقدر بزرگ است و نعمتهایی که در آنجا برای رهروان راه انبیا هست و به حرف و به زبان و به گفته، هیچکسی نمیتواند توصیف آنها را بکند. این چند روزه دنیا، قابل آن نیست که شما به گمراهی بروید و به این طرف و آن طرف بزنید.
فرزندانم شما را به نماز و شما را به اقامه نماز سفارش میکنم همان سفارشی که لقمان به فرزندش کرد که نماز را به پا دارید امر به معروف و نهی از منکر کنید.
فرزندان عزیزم، از قرآن مدد بجویید و از قرآن سرمشق بگیرید تا به گمراهی کشیده نشوید، این هدف قرآن است و این هدف همه انبیاء خداست. من که این آیات را برای شما میخوانم از صمیم قلب میخوانم. چند شب دیگر به طرف دشمن روانه میشوم و اگر برنگشتم امیدوارم که شما به قرآن بپیوندید و به این وصیتهایی که مرن کردم عمل کنید و من هنوز هم صحبت دارم. باید به شما تذکر بدهم. ای فرزندانم، باز شما را به قرآن توصیه میکنم، هیچ راهی بهتر از راه قرآن نیست.
انتهای پیام/